به گزارش مشرق، همه میدانستند که طلاها را از ترس دزدان داخل سطل زباله اتاق پذیرایی گذاشتهاند اما وقتی خاله مهربان خانه را مرتب میکرد این ماجرای عجیب کلید خورد.
«زهرا» 34 ساله داستان عجیبی دارد که باور کردن آن سخت است. وی پس از اینکه در کلانتری 125 یوسفآباد به طرح شکایت پرداخت و خواستار ردیابیهای ویژه پلیس شد، به خبرنگار شوک گفت: مادرم پنج سال است که در یک ساختمان چهار طبقه در حوالی خیابان 16 امیرآباد زندگی میکند و اجارهنشین است.
تصمیم گرفتیم همه طلا وجواهرات خود، خواهرم و مادرم به ارزش 120 میلیون تومان را جمع کنیم و در آینده نزدیک یک آپارتمان کوچک برای مادرم بخریم تا از اجاره نشینی خلاص شود.
چون مادرم تنها در آپارتمان زندگی میکرد از ترس سرقت طلاها، همه طلا و جواهرات را داخل کیسه سفید و نایلونی قرار دادیم و آن را در سطل زباله داخل اتاق پذیرایی گذاشتیم و یک کیسه سیاه نیز داخل سطل زباله کشیدیم با تصور این که کسی متوجه طلا و جواهرات نخواهد شد. این تصمیم را روز چهارشنبه 16 بهمنماه سالجاری گرفتیم اما روز جمعه 18 بهمنماه همراه خالهام و دخترانش در خانه مادرم مهمان بودیم. آن روز بهطور اتفاقی کمر مادرم گرفت و ما و خالهام اجازه ندادیم وی از ما پذیرایی کند. وقتی خانه مادرم را تمیز کردیم بدون آنکه متوجه باشیم یا حواسمان باشد سطل داخل اتاق پذیرایی را در یک کیسه بزرگ تخلیه کردیم. غافل از این که همه طلا و جواهرات در سطل و کیسه زباله است و زبالهها را همراه همه طلا و جواهرات داخل سطل بزرگ سر خیابان 16 امیرآباد قرار دادیم.
این زن ادمه داد: روز یکشنبه 20 بهمن ماه تولد من بود، وقتی خواستیم یک قطعه از طلا و جواهرات را از داخل سطل اتاق پذیرایی برداریم متوجه شدیم چه اشتباه بزرگی کردهایم. هر جا که فکر کنید رفتیم، متأسفانه خبری از طلا و جواهرات نبود!
بهدلیل اینکه طلا و جواهرات از قطعات خاصی تشکیل شدهاند و منحصر به فرد هستند عکس همه طلاجات گمشده را در اختیار پلیس قرار دادیم تا در صورت ردیابی شدن مسیر گم شدن جواهراتمان بتوانند آنها را شناسایی کنند.
بنابر این گزارش، در پرونده این ماجرای عجیب آمده است که روز 18 بهمن ماه طلاجات براثر سهلانگاری در سطل زباله شهرداری قرار داده شده و مشخص نیست چه سرنوشتی دارند.
منبع: ایران
«زهرا» 34 ساله داستان عجیبی دارد که باور کردن آن سخت است. وی پس از اینکه در کلانتری 125 یوسفآباد به طرح شکایت پرداخت و خواستار ردیابیهای ویژه پلیس شد، به خبرنگار شوک گفت: مادرم پنج سال است که در یک ساختمان چهار طبقه در حوالی خیابان 16 امیرآباد زندگی میکند و اجارهنشین است.
تصمیم گرفتیم همه طلا وجواهرات خود، خواهرم و مادرم به ارزش 120 میلیون تومان را جمع کنیم و در آینده نزدیک یک آپارتمان کوچک برای مادرم بخریم تا از اجاره نشینی خلاص شود.
چون مادرم تنها در آپارتمان زندگی میکرد از ترس سرقت طلاها، همه طلا و جواهرات را داخل کیسه سفید و نایلونی قرار دادیم و آن را در سطل زباله داخل اتاق پذیرایی گذاشتیم و یک کیسه سیاه نیز داخل سطل زباله کشیدیم با تصور این که کسی متوجه طلا و جواهرات نخواهد شد. این تصمیم را روز چهارشنبه 16 بهمنماه سالجاری گرفتیم اما روز جمعه 18 بهمنماه همراه خالهام و دخترانش در خانه مادرم مهمان بودیم. آن روز بهطور اتفاقی کمر مادرم گرفت و ما و خالهام اجازه ندادیم وی از ما پذیرایی کند. وقتی خانه مادرم را تمیز کردیم بدون آنکه متوجه باشیم یا حواسمان باشد سطل داخل اتاق پذیرایی را در یک کیسه بزرگ تخلیه کردیم. غافل از این که همه طلا و جواهرات در سطل و کیسه زباله است و زبالهها را همراه همه طلا و جواهرات داخل سطل بزرگ سر خیابان 16 امیرآباد قرار دادیم.
این زن ادمه داد: روز یکشنبه 20 بهمن ماه تولد من بود، وقتی خواستیم یک قطعه از طلا و جواهرات را از داخل سطل اتاق پذیرایی برداریم متوجه شدیم چه اشتباه بزرگی کردهایم. هر جا که فکر کنید رفتیم، متأسفانه خبری از طلا و جواهرات نبود!
بهدلیل اینکه طلا و جواهرات از قطعات خاصی تشکیل شدهاند و منحصر به فرد هستند عکس همه طلاجات گمشده را در اختیار پلیس قرار دادیم تا در صورت ردیابی شدن مسیر گم شدن جواهراتمان بتوانند آنها را شناسایی کنند.
بنابر این گزارش، در پرونده این ماجرای عجیب آمده است که روز 18 بهمن ماه طلاجات براثر سهلانگاری در سطل زباله شهرداری قرار داده شده و مشخص نیست چه سرنوشتی دارند.
منبع: ایران